عقـــــل بنـــموده بـــه دانشـــــــکده ي خـــاطــر تـــو ــ راي هـــاي هــــمه را فـــکر صـــواب انــدازی (والــه هروی)

جمعه، اردیبهشت ۱۶، ۱۳۹۰

عوامل عفوني سقط جنين در گوسفند و بز

عوامل عفوني  سقط جنين در گوسفند و بز
     سقط جنين عارضه یي است كه در آن حیوان ماده قادر به نگهداري جنين خویش نبوده  و آن را از بطن دفع مي نمايد. در واقعات سقط جنین حیوانات عوامل عفوني و غير عفوني دخیل می باشند. 
 از جمله عوامل عفونی  يا بيماريهاي ايجاد كننده سقط جنين در بز و گوسفند میتوان از كامپيلوباكتر (Cam. Jejuni, Cam. fetus) ، كلاميديا (C.abortus=C.psittaci) يا سقط جنين  enzootic ، لپتوسپايروز، بروسلوز، كوكسيلا coxiella burneti (تب Q  border disease و بلوتانگ نام گرفت و ازعوامل غير عفوني مي توان از ضربه ، سترس یا فشار، كمبودغذایی، مسموميت ناشی از خوردن گياهان سمي وغیره نام برد.
شيوع سقط جنين هايي كه در 3 هفته اول بارداری رخ مي دهند اغلب به دليل كمبود مواد غذايي و يا ناشي از استرس است كه معمولاً‌ به ميزان 25 درصد مي رسد.

سقط جنين اگر تا سرحد   2 و حتي 5 درصد رخ دهد ، خیلی قابل تشویش نبوده  اماچنانچه اين فیصدی به حدود 20 الي 30 درصد در رمه برسد و اقدامات صحی لازم در مورد آن صورت نگيرد مي تواند تا 80 درصد پيشرفت نمايد كه  باعث خسارات اقتصادي بزرگ  در  رمه مي گردد.
كمپيلوباكتريوزيس CAMPILOBACTERIOSIS  (Vibriosis) 
سقط در ماه  اخیر
عامل بيماري باكتريایی کامه شكل  به نام كامپيلوباكتراست که در گذشته ويبريو  ناميده مي شد. 
ذیلآ دو نوع مهم اين باكتريا مورد بررسي قرار گرفته است:
    Cam- fetus-1
 اين عامل بيشتر در گوسفند و كمتر در بزها باعث سقط ميگردد.

علایم در ميشها : سقط در شش هفته آخر بارداری رخ میدهد. همچنين تولد بره نارس ، مرده زايي  (تولد بره مرده Stillbirths) ، تب ، اسهال ، ترشحات شديد واژن قبل از سقط يا زايمان و التهاب رحم  پس از دفع جنين،  التهاب پلاسنتا با نكروز خوني كوتيلیدونها hemorrhagic necrotic cotyledons  را موجب ميشود. جنين  معمولا گندیده شده و در بطن نقاط نكروزی زرد نارنجي ديده ميشود.
بعضي از تحقيقات نشان داده كه اگر آلودگي  در ابتداي حاملگی رخ دهد منجر به جذب مجدد جنين ميگردد و اگر عفونت در ميانه حاملگی رخ دهد منجر به سقط در طي مدت 10 تا 20 روز بعد ميشود و در نهایت اگر عفونت در آواخر بارداری باشد منجر به تولد بره ضعيف ويا مرده stillbirths ميشود.
 علائم در بزها : اسهال و سقط در 4 تا 6 هفته قبل از زايمان ، مرده زايي ويا تولد بزغاله ضعيف، بندش پلاسنتا از علایم عمده بحساب می روند. التهاب رحم  و تجمع چرک در رحم یا پیومترا ، ترشحات والتهاب واژن و مهبل vulva-vaginitis بهمراه آبله گک های چركي nodules &pustules، در حفره های بدن جنين سقط شده مايع سرخ رنگ تجمع مي يابد.  
بیماری در نهایت باعث دوره فحلي طولاني و نامنظم و يا نازايي مادر میگردد.
انتقال بيماري از طريق خوردن مواد آلوده به ترشحات جنين سقط شده مي باشد. پس از بلع مواد آلوده ، باكتري از روده به رحم رفته و منجر به صدمه انساج رحم و جنين ميگردد.

طور اوسط  20 درصد رمه  در اثر  آلودگي با كمپيلوباكتر سقط خواهند نمود اما در بعضي از گله هاي حساس شيوع سقط تا 80 در صد نيز ميرسد. ميشهاي مسن معاف خواهند شد اما 5 تا 10 درصد از گله آلوده هر سال، سقط را ادامه ميدهند.
2  -    Cam. Jejuni : يكي ديگر از عوامل سقط كمپيلوباكتر در گوسفند ميباشد. در ميشها باعث عفونت پلاسنتا و جنين ميگردد اما در انواع ديگر  حیوانات  اسهال و التهاب روده (enteritis ) را ايجاد مينمايد. در بز ها نيز گاهي باعث سقط جنين ميگردد.
Campylobacter jejuni 
پيشگيري : كنترول حیوانات سالم از تماس با محيط  و حیوان آلوده (قرنطین) توصيه ميگردد و باید ميشها را بخصوص ميشهاي جوان و تازه وارد را بطور همه ساله واكسين نمود. بيماري در  حیوانات شديدا ساری بوده و  حیوان مبتلا پس از بهبودي معمولا تا سه سال معاف مي باشد . اما اگر ميشهاي جديد وارد و جايگزين شوند سقط نه تنها در حیوانات جديد بلكه سد معافیت در اثر دفع آلودگي شديد در محیط شكسته شده باعث شيوع و طوفان سقط در بقيه حیوانات رمه ميگردد. در صورت شيوع يا طوفان اینچنینسقط  ، ميتوان آنتي بيوتيكها را روزانه به ميشها تزريق نمود.
 تداوی و کنترول : حیواناتی كه سقط نمودند بايد سريعاً ‌از ساير حیوانات جدا شده و به تزريق  کورس انتي بيوتيكها مانند اكسي تتراسيكلين اقدام نمود همچنين ميتوان در غذاي حیوان نيز كلرتتراسيكلين را اضافه نمود. تداوی ساير حیوانات رمه نيز توسط انتی بیوتیک های  دارای ساحه تاثر وسیع ، توصيه شده است.
 تشخيص لابراتواری
تهيه  سلاید از محتويات شيردان جنين و يا ترشحات رحمي -  كشت باکتریا از محتويات شيردان جنين
خصوصيات باكتريا :
Campylobacter jejuni 
اين باكتريا ‌ها گرام منفي و فاقد اسپور مي‌باشند. بعضي از انواع كمپيلوباكترها قادر به توليد توكسين مي‌باشند.

مخزن ميكروب : كمپيلوباكتر جی جیونی (campylobacter jejuni) بشکل همزيستي در محيط روده انواع حيوانات وحشي و اهلي ممكن است وجود داشته باشد. پرندگان وحشي از جمله مرغان دريايي، كبوتر، غاز، مرغابی وحشي و زاغ ها مي‌توانند با آلودگي آبها باعث انتشار آلودگي كمپيلوباكتر شوند. كمپيلوباكتر جی جیونی  همزیست طبيعي در روده گاو است. ميزان درصد موارد مثبت مدفوع در ماه هاي تابستان به حداكثر رسيده و در زمستان كاهش مي‌يابد. كمپيلوباكتر جی جیو نی در گوسفندان عامل مهم سقط جنين عفوني اپي‌زوتيك مي‌باشد. ميكروب بصورت    همزیستی( commensally ) روده‌اي براي مدت طولاني و بدون تغیر ظاهري در بسياري از رمه‌ها وجود دارد. انتقال ميكروب از سگ به انسان به اثبات رسيده است.

 كلاميديوز ) CHLAMYDIOSE  (abortion enzootic
اين باكتریا صرف در حجرات زنده مي تواند رشد و تكثير نمايد. دو نوع از كلاميدياها از اهميت بيشتري برخوردارند. 
 كلاميديا تراكوماتيس (C. trachomatis) كه معولا انسان را آلوده مي سازد  و كلاميدياپسيتاسي (C.psittaci)  اغلب حیوانات را آلوده مي سازد. نوع اخير مي تواند با ساير بيماريها از قبيل التهاب غشای مخاطی چشم  (keratoconjunctivitis), التهاب مفصل (arthritis) و سینه بغل (pneumonia) بخصوص در بره هاي جوان ، همراه باشد  ولي به ندرت در يك رمه تو ام با موارد فوق ديده مي شود . 
در سال 1950 میلادی  براي اولين بار سقط جنين حاصل از كلاميد يا به نام سقط انزوتيك (abortion enzootica) در اسكاتلند گزارش شد. در رده بندي اخير اين نوع باكتريا متعلق به شاخه Chlamydiae ، خانواده Chlamydiaceae  و  جنس Chlamydophila مي باشد.
جنس Chlamydophila شامل انواع مختلفي از جمله :
C. psittaci پرندگان , /C. felis پشک ها  / ، گاو ، بز و گوسفند C. abortus  /  و نوع انسانی آن C. pneumonia مي باشد. غير از جنس  Chlamydophila ، جنس ديگری بنام Chlamydia در اين خانواده وجود دارد كه شامل گونه هاي مبتلا کنند موش  و موش خرما 
 C.trachomatis  ونوع دیگر انسانی کلامیدیا / C. suis خوک ها, / C. muridarum   مي باشد.
بيماري CHLAMYDIOSE بين انسان و حیوان مشترك ميباشد ولي موارد انساني آن خيلي بندرت رخ داده است وبا این حال بيشتر زنان حامله را مبتلا مينمايد. بنابراين توصيه شده كه زنان حامله در تماس با گوسفندان بخصوص در زمان شيوع سقط در رمه قرار نگيرند.  
نوع  Chlamydophila psittaci در پرندگان بيماري كشنده اي ايجاد كرده و همچنين در پستانداران بيماري همه گيرepizootic) ايجاد مينمايد و در حیوانات منجر به سقط نيز ميشود . در انسان نيز پسيتاكوز تنفسي   respiratory psittacosis را سبب ميگردد.

علایم کلینیکی :
یکی از علايم  کلینیکی عمده اين بيماري سقط جنين بوده است كه معمولاً در اواخر دوران حاملگی رخ مي دهد و نيز تولد بره ها و بزغاله هاي ضعيف از ديگر نشانه هاي اين بيماري مي باشد. در صورتيكه عفونت قبل از بارداری یا conception رخ دهد، حیوان در اواسط حاملگی سقط مينمايد و اگر در اوايل بارداری رخ دهد سقط در 60 تا 90 روز بعد رخ ميدهد و اگر عفونت در ميانه يا اواخر بارداری رخ دهد موجب تولد بره ضعيف و يا مرده زايي stillbirths ميگردد.
باكتريا اغلب پلاسنتا را مصاب ساخته و پس از اينكه سقط رخ داد، در رحم باقي مي ماند . ساحات التهابی پلاسنتا بهمراه كوتيلدونهاي نكروزه شده ، برنگ قهوه اي متمايل به سرخ رنگ كه گاهي قوام سخت و چرمي شكل پيدا مي كنند . چوچه موميائي شده ويا پوشيده از پوشش پوسته پوسته برنگ خاكی بهمراه پندیده گی عقدات لنفاوي ميباشد و به علت بزرگ شدن جگر و پر شدن محوطه داخل بطن از مايع , شکم بادكرده به نظر مي رسد. تقريبا 25 تا 60 درصد ميشها بسته به زمان آلودگي ، سقط خواهند نمود. ميشهاي مسن معافیت کسب خواهند نمود، كه در این صورتي سالانه ميزان سقط يك تا پنج درصد در رمه كم ميگردد.

 تحقيقات نشان داده است كه ميزان شيوع سقط جنين ميشها در رمه آلوده 30 درصد اما در بين بزها بيشتر است. ميشها بندرت بيش از يكبار سقط مينمايند اما با نوع آلودگي مقاومpersistently infected ، باكتري را 2-3 روز قبل و بعد از تخمه گذاري دفع مينمايند. قوچ پس از آلوده شدن بيماري را بصورت مقاربتي venereal به ميش منتقل مينمايد.
پس از سقط، بزها ممكن است هيچ علایمي از خود نشان ندهند. سقط در بز در 2 تا 3 هفته آخر بارداری رخ ميدهد كه گاهي نيز موجب مرده زايي و يا تولد بزغاله ضعيف ميگردد.
همانطوريكه در ابتدا بيان شد سقط جنين  ساری enzootic abortion بخصوص در بزها ميتواند ، بهمراه التهاب شش، التهاب غشای مخاطی چشم، التهاب مفاصل و  در بز های نر با این همه التهاب اپيديديمس epididymitis نیز  رخ میدهد.
راه های انتقال بیماری
عامل بيماري ميتواند توسط كنه ها ، جوندگان و پرندگان و نسبتا بيشتر از راه تماس جنسي منتقل شود.  بصورت مقاربتي قوچ، ميش را آلوده نموده و يا از طريق منابع آلودگي ديگر مانند جنينهاي سقط شده، جفت , ترشحات واژن و فضولات آلوده، آلودگي صورت ميگيرد.  باكتري از راه هاي استنشاق هواي آلوده و يا مصرف مواد آلوده  مانند آب و غذا نيز ميتواند حیوان را مبتلا سازد . حیوان سقط كرده در سال آينده بخاطر معافیت ايجاد شده، مشكلي نخواهد داشت.
در حیوان سقط كرده و حتي در حیوانات غيرحامله ممكن است عفونت مخفي latent infection ايجاد شود و يا حیوان حامل باقي مانده و باكتريا را در روده و در بعضي از انساج لمفاوی نگهداري و حمل نمايد.    
         
تشخيص

با توجه به اينكه علایم در رمه مشخص مي باشد ولي اغلب با علایم سقط جنين هاي حاصله از تب كيو بوسیله كوكسيلا و ويبريوز مشابه بوده لذا براي تشخيص تفریقی بايد به تستهاي لابراتواری اقدام شود . پلاسنتا  بعنوان نمونه منتخب بوده  اما ميتوان از جگر ، تلی  و شش نيز نمونه گرفت . كلاميديا را ميتوان در سلاید رنگ آميزي شده از ترشحات واژن يا جفت مشاهده نمود اما چندان قابل تفکیک با Coxiella burnetii عامل تبQ نميباشد.


Coxiella burnetii
تب كيو  Q fever : عامل بيماري coxiella burnetii كوكسيلا بورنتي باکتریای گرام منفی کوچک که از نگاه مورفولوژی به ریکتسیا Rickettsia شباهت دارد میباشد.
  که در انسان باعث تب و علائم سرماخوردگي شده و در حیوانات در اواخر حامله گی باعث سقط جنين و مرده زايي stillbirth ، بندش پلاسنتا ، التهاب عضله داخلی رحم و نازايي گرديده و در بعضي موارد علایم تب، سینه بغل و التهاب غشای مخاطی چشم نيز مشاهده ميگردد. انسان بعنوان ناقل ، بيماري را به حیوان منتقل نموده و اغلب سير بيماري در  حیوانات بصورت مخفي و پنهان مي باشد. حیوان آلوده بوسیله شير و مدفوع عامل بيماري را دفع مينمايد.
ميزبان و حيوانات حساس :
اين عامل را در انواع مختلف حيوانات اهلي و وحشي ، تعداد زيادي از جوندگان، سنگ پشت، ماهي و پرندگان گزارش شده است. اغلب اين حيوانات بخصوص جوندگان بعنوان مخزن بيمار ي نيز بحساب مي آيند. انسان ميزبان تصادفي است.
مشخصات بيماري :
تب كيو كه نخست آن را تب كشتارگاهي نيز ناميده اند ، بيماري عفوني و مشترك است كه در حيوانات اهلي ( گاو و گوسفند و بز )  معمولا بدون علایم مشخص تبارز مینماید  ولي در انسان موجب بيماري حاد و گاهي خطرناك كه از مشخصات آن سردرد ناگهاني و تب و ذات الريه غير مشخص است.
انواع مختلف كنه ها نيز در نگهداري اين مکروب  مخزن واقع مي شوند. اين عامل بمقدار زياد به وسيله حيوانات آلوده از طريق شير يا ساير مواد پخش و بخصوص از پلاسنتا دفع مي شود. بخاطر دوام و ثبات قابل توجه اين باكتري در محيط خارج حجروی ، آلودگي از طريق استنشاق هواي آلوده نيز امكان پذير است و به همان اندازه كه عامل بتواند بیماریزا باشد اين راه نيز قابل توجه است.
نشانه های کلینیکی در حيوانات :

به غير از چند گزارش مبني بر اينكه coxiella burnetii  را توام با التهاب ششها و التهاب رحم  در گوسفند و بز و يا همراه  با چوچه اندازي در ميش و بز و گاو يافته اند معمولاً معتقدند كه تب كيو مسئول بيماري بخصوصي در حيوانات اهلي نمي باشد و بعضي محققان معتقدند كه نشانه هاي کلینیکی مشخص ندارد. عامل تمايل زيادي به تمركز در پستان و پلاسنتا ی حيوان دارد كه منجر به التهابی شدن پلاسنتا  که منجر به ترشحات رحمي و پرده هاي جنين ميگردد.
پلاسنتای گوسفند مصاب
در اثر التهاب پلاسنتا بصورت چرمي و ضخيم در آمده و ممكن است حاوي نقاط زرد متمايل به سفيد و ترشحات كریمي رنگ در مابين كوتيلدونها گردد. در بعضي از موارد ترشحات برنگ سرخ قهوه اي رنگ در مي آيد. نومونيا یا همان التهاب شش ها در جنين بز و گاو ديده ميشود ولي در جنين گوسفند كمتر مشاهده شده است.
جهت تشخيص بيماري ميتوان coxiella burnetii  را در نمونه های از ترشحات واژن ، پلاسنتا ، افرازات پلاسنتا ، انساج جنيني (جگر ، ششها و محتويات معده يا شيردان) و همينطور در شير ، ادرار و مدفوع مشاهده و جدا نمود. اما اين مايكروارگانيزم بطور مداوم در شير و مدفوع دفع نميشود ولذا هميشه در اين دو  قابل رديابي نيست. در نقاط التهابی پلاسنتا ، يا ترشحات آن ميتوان با رنگ آميزي ziehl-neelsen و يا گيمزا عامل را مشاهده نمود. coxiella burnetii  مقاوم به اسيد acid-fast بوده و بطور چند شكلي، دايره coccoid تا رشته اي filamentous ديده ميشود. معمولا با رنگ آميزي گرم Gram stain قابل رويت نمي باشد.  وجود مايكروارگانيزم بروشهاي فوق بهمراه آزمايشهاي سیرولوژيک و يا capture ELISA و  single tube PCR  نتيجه تشخيص را قطعي تر مينمايد.
 در انسان : بر عكس حيوانات تب كيو در انسان بيماري عفوني حاد و كم و بيش وخيمي را ايجاد مي كند. دوره مخفی 4-2 هفته  بوده - نخست عامل بيماري در دوران خون و سپس ساير اعضای داخلی را مورد حمله قرار داده علایم کلینیکی آن بیشتر شباهت به علايم انفلوانزا دارد.
درجه حرارت بدن بالا رفته ، تب و لرزه ، سردرد در ناحيه پيشاني ، خستگي ، بي اشتهايي ، درد ماهيچه  ها گاهي سينه درد ، گاه گاهي حالت دلبدی . علایم عصبي و شخی گردن ديده ميشود. دوره تب طولاني بوده از يك هفته تا 3 ماه - سرفه خشك ، التهاب غشا های بيني ، گلودردی ،  کند کاری قلب  bradycardia و بزرگ شدن جگر را سبب مي شود و درمواردي التهاب شش نیز وجود دارد.
بيماري گاهي مزمن و فقط همراه تب است.  كوكسيلوز   را همراه بيماريهاي ديگر مثل روماتيزم و امراض قلبي نيز يافته اند. از نگاه اپيدیميولوژیکی شباهت های میان تبQ و بروسلوز يافت مي شود تا جائيكه كه در منشاء اين عوامل مشابهت های وجود دارد.
مبارزه و پيشگيري :
در رمه هاي آلوده تمام تدابير لازم به منظور نابود ساختن پلاسنتا ، فرش طویله و غذا و آب آلوده و هر چيزي كه با ترشحات و مدفوع حیوان آلوده شده ، اتخاذ گرديده است و نيز وسايل نقليه بايد كاملاً  ضدعفوني شود.
واكسین :
واکسیناسیون حيوانات حساس در مواردي كه مقدور باشد سفارش مي شود
تداوی :
همانند تداوی كلاميديوز، شروع تداوی در هر روز براي هر راس 500 ميلي گرام كلرتتراسيكلين بمدت پنج روز كه سپس به 250 ميلي گرام براي هر راس در هر روز كاهش داده (تا انتهاي روزهاي باقي مانده حاملگی) را توصيه نموده اند. در شيوع شديد سقط جنين ، تزريق همه ميشها با تتراسيكلين و يا اكسي تتراسيكلين LA  بمقدار 10 ميلي گرام براي هر پوند وزن زنده حیوان بصورت تحت الجلدی توصيه شده است.
 توكسو پلاسموزيس TOXOPLASMOSIS
 ادامه دارد

dr_qadis@yahoo.com
---------------------------------------------------------------------------------------------------